مشغولیات

زندگى، خود مشغولیتی عظیم است!




شعار هفته

Many subsystems in data communication systems work best with random bit sequences.

K. Sam Shanmugam


 
 
آیدین كبیر در یک نگاه

اسم: آیدین خان
تاریخ تولد: ۱۸ دی ۱۳۶۱
قد: ۱۷۷
وزن: داره می رسه به صد
رنگ چشم: قهوه‌ای تیره
رنگ مو: همون
تماس: ایمیل

اینم یه تیریپ عارفانه، ابلهانه از آیدین كبیر


بالا
 
آرشیو

بالا

نظريات عارفانه،
يادداشتهای ابلهانه

تراوشات ذهنی آیدین كبیر
 

شنبه، ۶ ژوئیه ۲۰۱۳      الکثافة من الشیطان

دیدین بعضی مراسم فرعی درجه چندم مذهبی هست که یه زمانی هدف داشتن، ولی بعد از چندین سال دیگه کسی نمی‌دونه هدفشون چی بوده و روش درست انجامشون  چی بوده؟ فقط یه پوسته ازشون مونده که همه تقلید می‌کنن. از هرکس هم که بپرسی می‌گه به دلیلش کاری نداشته باش،فقط انجام بده. ارتش هم پر از اینجور آیین‌هاست.
مثلا تو ارتش یه اعتقاد خاصی به آنکادر کردن تخت دارن. آنکادر کردن شامل مناسک عجیبیه که باید با دوتا ملافه، دو تا پتو و بالش شخصی‌ات انجام بدی که تختت به شکل شکیلی دربیاد. اگه مثل خونهٔ خودت فقط لحاف رو صاف کنی اصلا قبول نیست، حتما باید یکی از رو دوتا از زیر همه چیز بسته‌بندی بشه. بعد از همه این برنامه‌ها نوبت می‌رسه به عملیات غشو. روز اول بهت می‌گن باید بری از حسن‌آباد برس بخری و تعجب می‌کنی که آدم کچل برس می‌خواد برای چی. بعدا می‌فهمی که برس برای پتو بوده که باید بعد از آنکادر غشو بشه. یعنی خواب پرزهای پتو با یه طرح خاصی تزئین بشه که همه بفهمن ارتش خونه خاله نیست. بعد از دو سه هفته هم پرزهای پتو که با هردور غشو کنده می‌شن تمام محیط رو پر می‌کنن. از درز آسفالت میدون صبحگاه تا اعماق ریه سرباز بدبخت. و تازه سرباز خوب یعنی اونی که تا آخر آموزشی چیزی از پرزهای پتو باقی نگذاشته باشه و خودش سل گرفته باشه. اگر هم ازشون بپرسی خب برای چی باید مرتکب این حماقت بشیم، می‌گن «تو ارتش کسی سوال نمی‌پرسه، اینجا همه چیز به‌فرموده(۱) است» و بعدش هم باید صدتا بشین‌پاشو بزنی.
روی همه این ماجراها، یادمه یه روز صبح یهو روز نظافت اعلام کردن. نظافت هم طبیعتا مثل بقیه ماجراهای ارتش هنوز طبق روش‌های ماقبل لویی پاستور انجام می‌شه. یعنی باید کل گروهان تخت و تشک آنکادر شده رو بذارن روی کولشون و از سه طبقه پله ببرن پایین که زیر آفتاب ضدعفونی بشه. یه لحظه هم به مغز طرف خطور نمی‌کنه که آفتاب وسط آذر اگه زور داشت ما سر صبحگاه سگ‌لرز نمی‌زدیم، چه برسه که خاصیت میکروب‌زدایی داشته باشه. اون چیزی که این وسط واقعا ضدعفونی شد، تخت‌هایی بود که سرپاگرد پله‌ها چپه می‌شد و ملافه‌هاش با دقت زیر پوتین سربازان وطن لگدکوب.
(۱) اینجا هم طبق معمول چون قراره همه چیز مال ماقبل تاریخ باشه، می‌نویسن «بفرموده». هرچی بپرسی کی بفرموده، چی بفرموده؟ هر چی بگی اصلا تو فارسی همچین ماضی‌ای نداریم، حرفت خریدار نداره.

اینو آیدین در ساعت ۱۳:۰۸ نوشت.



۴ نظر به “الکثافة من الشیطان”
  1. فاطمه پارساپور گفته:

    یه سوالی! توی 3 پاه هم همین وضعه یا اونجا فرق داره؟

  2. آیدین گفته:

    والا دقیق نمی‌دونم چون خودم که تجربه نکردم. جسته گریخته یه چیزایی شنیدم که بدتره. این حرفی که می‌زنم احتمالا چندان دقیق نیست، اما به نظرم اونا یه زمانی از روی آیین‌های ارتش گرته‌برداری کردن که توی خود ارتش هم براش معنی نمونده بوده.
    مثلا یه مورد خیلی حاد که شنیدم و هیچ‌وقت برام هضم نشده، گروهانی بوده که اکثریت‌اش برای نماز صبح بیدار نشده و برای تنبیه تا ظهر تو همون آسایشگاه خودشون حبس بودن. که طبیعتا این زمان هم به جای صبحگاه و تمرین رژه، به خواب گذشته.

  3. فاطمه پارساپور گفته:

    گاهی وقتا عجیب هوس میکنم (فارغ از تمام موارد بحق تضعیف حقوق زنان در جامعه ما) برم توی کمپین حمایت از حقوق مردان. بابا این سربازی آخه یعنی چی؟ حتی از توش مرد هم بیرون نمیاد.
    حالا اینجا مکان عمومیه آدم روش نمیاد خیلی حرفها رو بزنه ولی اگر تمام حقایقی که از سربازی شنیدم واقعیت داشته باشه بیشتر از بین برنده همون یه جو انسانیت توی آدماست تا ساختن مرد!
    ببین نظم و دیسیپلین و دقت و هوشیاری و اینا به جای خود، این کارهایی که توی سربازی با پسرای مردم میکنن هیچکدوم از اون خصلت‌ها رو توی اونها ایجاد نمیکنند که هیچ یه سری مشکلات روحی روانیم بهشون اضافه میشه.

  4. آیدین گفته:

    چندان به درد بخور نیست. ولی خوب یا بد، برای من که تجربه منحصربه‌فردی بود.

پاسخی بنویسید


 

مطالب اخیر

نظرات اخیر

© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002