مشغولیات

زندگى، خود مشغولیتی عظیم است!




شعار هفته

Many subsystems in data communication systems work best with random bit sequences.

K. Sam Shanmugam


 
 
آیدین كبیر در یک نگاه

اسم: آیدین خان
تاریخ تولد: ۱۸ دی ۱۳۶۱
قد: ۱۷۷
وزن: داره می رسه به صد
رنگ چشم: قهوه‌ای تیره
رنگ مو: همون
تماس: ایمیل

اینم یه تیریپ عارفانه، ابلهانه از آیدین كبیر


بالا
 
آرشیو

بالا

نظريات عارفانه،
يادداشتهای ابلهانه

تراوشات ذهنی آیدین كبیر
 


سه‌شنبه، ۲۶ آوریل ۲۰۱۶

مکاشفه

زندگی آدمیزاد به تف بنده و من از مردن می‌ترسم.

[۲ نظر] اينو آیدین در ساعت ۱۸:۲۰ نوشت.

.............................................................................................


دوشنبه، ۲۵ آوریل ۲۰۱۶

PSK

دو روز قبل از کنفرانس، پرزنتیشن رو براش فرستاده بودم که اگه پیشنهادی داره بگه. جواب داد که “همین خیلی خوبه. موفق باشی. خودم هم میام سر ارائه”. روز بعدش یه ایمیل دیگه فرستاد که بگه کامنت‌هاش برای یه مقاله‌ای آماده شده، اما دست‌نویس و درهم برهمه. تمیزش می‌کنه و برام می‌فرسته. روز اول کنفرانس بعد از نهار باهم از پله‌ها رفتیم بالا و داشت درباره انتخاب ممتحن برای دفاع من صحبت می‌کرد. دم در اتاقی که chairman جلسه‌اش بود، گفت حالا بعد از جلسه بیشتر صحبت می‌کنیم و رفت تو و من رفتم اتاق دیوار به دیوار که دامادش ارائه داشت. بیست دقیقه بعد که از اون اتاق اومدم بیرون، اجازه نمی‌دادن کسی بره توی اتاق بغلی و دکتر بالای سرش بود. وسط صحبت گفته بود شکمش درد می‌کنه و از حال رفته بود و اورژانس خبر کرده بودن. به هوش آمد و برای معاینه بردنش بیمارستان. بعدش کاملا هشیار بود و گفتن احتمالا به خاطر ارتفاع بالا فشارش افتاده. ما هم برگشتیم سر جلسه‌های کنفرانس. دو ساعت بعد از بیمارستان خبر دادن دلیل دردش پارگی آئورت بوده و باید سریع عمل بشه و با هلیکوپتر می‌برنش زوریخ. قبل از عمل به زنش تلفن کرده و گفته اگه من بلایی سرم اومد بگین کارمو ادامه بدن. عمل ده ساعت طول کشیده و وسط عمل چند دقیقه‌ای قلبش از کار افتاده و دوباره احیا شده. بعد از عمل دیگه به هوش نیومد، ده روزی تو کما بود و تموم. نه سر ارائه من اومد، نه کامنت‌های مقاله رو پاک‌نویس کرد.

[۳ نظر] اينو آیدین در ساعت ۱۹:۳۹ نوشت.

.............................................................................................


شنبه، ۱۶ آوریل ۲۰۱۶

An apple a day…

یکی می‌شناختم که هر روز راس ساعت ۱۱ صبح یه سیب قرمز از کیفش برمی‌داشت و می‌خورد. اما اینم باعث دور موندن دکترها نشد. یه هفته است که بی‌هوش توی ICU افتاده.

[نظری نیست] اينو آیدین در ساعت ۱۳:۴۷ نوشت.

 

مطالب اخیر

نظرات اخیر

© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002