مشغولیات

زندگى، خود مشغولیتی عظیم است!




شعار هفته

Many subsystems in data communication systems work best with random bit sequences.

K. Sam Shanmugam


 
 
آیدین كبیر در یک نگاه

اسم: آیدین خان
تاریخ تولد: ۱۸ دی ۱۳۶۱
قد: ۱۷۷
وزن: داره می رسه به صد
رنگ چشم: قهوه‌ای تیره
رنگ مو: همون
تماس: ایمیل

اینم یه تیریپ عارفانه، ابلهانه از آیدین كبیر


بالا
 
آرشیو

بالا

نظريات عارفانه،
يادداشتهای ابلهانه

تراوشات ذهنی آیدین كبیر
 

جمعه، ۲۰ اوت ۲۰۰۴     

یادمه اون وقتا که بچه بودم یه تیله کوچولوی قرمز داشتم (راستی، اگه گفتین مشهدیا به تیله چی می گن؟) بعد یه دفعه گرفتمش دم دماغم و یه نفس عمیق کشیدم، بعد لعنتی رفت تو دماغم! بعد هول شدم، می خواستم با انگشت درش بیارم، هی بدتر می رفت بالا و گیر می کرد! آخرش با یه حالت سرگشتگی و حیرانی(!) دور خونه می دویدم و جیغ می زدم! اونم انگار جاش راحت بود، هیچ جوری در نمیومد! آخرش با توصیه های حکیمانه مامانم، تونستم درش بیارم، وگرنه هنوز فقط یه سوراخ دماغم کار می کرد!!! ضمنا تیله فوق الذکر هنوز در بین تیله های اینجانب موجود است، آخه ناسلامتی کلی خاطره داریم با هم!

اینو آیدین در ساعت ۱۷:۰۸ نوشت.



۷ نظر به “”
  1. tabarmard گفته:

    نظر حاصي ندارم . فقط براي شما و تيله طوا عمر تقاضا دارم .
    راستي الان هم يه سري ديگه اين كارو بكن ببين ميشه ؟ عمرا اگه بتوني اين سري درش بياري.

  2. پوریا نیکنام گفته:

    این که چیزی نیست من یه جا انگشتری شیشه ای گاز زدم و یه انگشتر طلا و یه مشت خورده شیشه خوردم.

  3. tabarmard گفته:

    ببخشيد طول عمر

  4. alisiah گفته:

    سلام ..این بلا سر من با هسته هلو افتاده …یادته که چه قدر فینی بودم

  5. آیدین گفته:

    علی جون! تو که فکر کنم هیجده چرخ هم تو دماغت جا بشه 😉

  6. raminia گفته:

    آيدين مطمئني همه‌اش بيرون آمده؟ اخه مغزت که يه چيز ديگه نشون مي‌ده

  7. ناشناس گفته:

    توشله

پاسخی بنویسید


 

مطالب اخیر

نظرات اخیر

© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002