مشغولیات

زندگى، خود مشغولیتی عظیم است!




شعار هفته

Many subsystems in data communication systems work best with random bit sequences.

K. Sam Shanmugam


 
 
آیدین كبیر در یک نگاه

اسم: آیدین خان
تاریخ تولد: ۱۸ دی ۱۳۶۱
قد: ۱۷۷
وزن: داره می رسه به صد
رنگ چشم: قهوه‌ای تیره
رنگ مو: همون
تماس: ایمیل

اینم یه تیریپ عارفانه، ابلهانه از آیدین كبیر


بالا
 
آرشیو

بالا

نظريات عارفانه،
يادداشتهای ابلهانه

تراوشات ذهنی آیدین كبیر
 

سه‌شنبه، ۵ اوت ۲۰۰۳     

یه مقدار زیادی خسته ام. این ابلهی که دانشگاهو تعطیل کرده نمی فهمه که من اگه با نوریان یا نصری صحبت نکنم، احتمالا مجبور می شم خودم از اول FIFO رو اختراع کنم؟ حالا چه خاکی تو سرم بریزم؟ ساختنش نباید کار سختی باشه، ولی ترجیح می دم بدونم نمونه های تجاریش چه جوری کار می کنن، بعد برم سراغ این FPGA مسخره. کی فکرشو می کرد کارم به اینجا برسه که مجبور بشم چون آقا هوس کردن، خودم FIFO طراحی کنم؟ دانشگاه که تعطیل بود، منم دیدم: “ماشین که ببی، منم که ببی، پولم که ببیتی فراوون!” رفتم پنجره. خرید انبوه کتاب انجام دادم. فقط هیچ نظری ندارم که به کی چه کتابی بدم، حالا هرکی که به هر عنوانی کادو از من طلب داره، خودش باید انتخاب کنه که چی می خواد! بعد با همه کتابا رفتم سر کار. حوصله ابداع و نوآوری نداشتم، “چخوف جوان” رو برداشتم و تا عصر تمومش کردم. خیلی روز مفیدی بود امروز. یه زمانی تو راهنمایی ایوبی مجبورم کرده بود مجموعه آثار چخوف بخونم، منم که اصولا زور تو کله ام نمی ره، دودرش کردم، بعدم از هرچی چخوف بود حالم بهم خورد. ولی این داستانایی که امروز خوندم خیلی بهم چسبید. این چخوف یه چیزایی رو از من الهام گرفته بوده! (در این هنگام صد میلیون نفر با مشاهده خضوع و فروتنی من، جان به جان آفرین تسلیم کردن!!!) راستی ایوبی یه آدمی بود که تا دوتا داستانش یه جایی چاپ شده بود خیال کرده بود در زمره شاهکارهای ادبیات جهانی حساب می شه و به همین مناسبت شده بود استاد اعظم لژ کارگاه نگارش! اگه اون موقع حرفشو گوش کرده بودم و کتابای چخوف رو خونده بودم، الآن احتمالا خوشحالتر بودم. بعدم اومدم خونه و چون دوستای خواهرم خونه ما بودن، محکوم شدم به این که تو اتاق حبس بشم. به محض اینکه در اتاقو بستم، تلفن زنگ زد و حدود چهل دقیقه با زانگ (اسم فاعل از مصدر زنگیدن!) حرف زدیم که از کارهای مثبت امروز حساب می شه. الآن همچنان تو اتاق زندونی ام و خسته هم هستم. خلاصه اینکه آیدین خسته، آیدین تنها، آیدین آغلادی گِت دی یات دی (غلط دیکته ای نگیرین، تاحالا ترکی ننوشتم خب، چیکار کنم؟!)

اینو آیدین در ساعت ۱۵:۵۶ نوشت.



پاسخی بنویسید


 

مطالب اخیر

نظرات اخیر

© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002