مشغولیات

زندگى، خود مشغولیتی عظیم است!




شعار هفته

Many subsystems in data communication systems work best with random bit sequences.

K. Sam Shanmugam


 
 
آیدین كبیر در یک نگاه

اسم: آیدین خان
تاریخ تولد: ۱۸ دی ۱۳۶۱
قد: ۱۷۷
وزن: داره می رسه به صد
رنگ چشم: قهوه‌ای تیره
رنگ مو: همون
تماس: ایمیل

اینم یه تیریپ عارفانه، ابلهانه از آیدین كبیر


بالا
 
آرشیو

بالا

نظريات عارفانه،
يادداشتهای ابلهانه

تراوشات ذهنی آیدین كبیر
 

دوشنبه، ۱۷ ژوئن ۲۰۰۲     

یاد یه داستانی افتادم که خیلی قدیما خوندم. اون وقتا که اساطیر همه ملل جهانو حفظ بودم. این یکی مصری بود. داستان یکی بود که با برادر بزرگ و زن برادرش زندگی می کرده. یه روز این داداش کوچیکه وسط روز از مزرعه می ره خونه، اون وقت زن داداشه پیشنهادات بی شرمانه ای بهش می کنه، اینم که آدم خوبی بوده می زاره می ره. عصر که داداش بزرگه می ره خونه زنه قضیه رو یه جور دیگه تعریف می کنه، داداش بزرگم غیرتش جوش میاد و می ره دنبال داداش کوچیکه. وقتی بهش می رسه این یه طرف رودخونه بوده اونم یه طرف دیگه. بعد داداش کوچیکه برای اینکه بی گناهیشو ثابت کنه، می زنه خودشو از مردی می اندازه.
حالا یه جورایی حکایت ماست. برای اینکه به یکی ثابت کنم که واقعا قصد اذیت کردنشو ندارم، عواطف خودمو کشتم. خلاص. تو این مورد دیگه فکر کنم از سنگم سخت تر باشم و از هیدروژن مایع سردتر.

اینو آیدین در ساعت ۲۰:۲۹ نوشت.



یک نظر به “”
  1. guest گفته:

    گفتم که الکله می پره

پاسخی بنویسید


 

مطالب اخیر

نظرات اخیر

© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002