پنجشنبه، ۸ اوت ۲۰۰۲
اون توصیه رو خیلی هول هولکی و بی فکر نوشتم. یادم نبود که سنگ با ضربه های محکم می شکنه و دیگه هیچ جوری نمی شه چسبوندش. شاید باید مایع بشی بعد از هر ضربه دوباره شکل اولت می شی. فقط قسمتایی از وجودت می پاشه به در ودیوار. ولی هیچ شکلی از خودت نداری. شکل محیطت می شی که هم خوبه هم بد. شایدم باید همونطور که امیر مسعود می گه باد باشی. من قبلا فقط یه دفعه دیدم که یه نفر باد بشه اونم تو کیمیاگر بوده.
یه توصیه هم اینه:
“کوه باید شد و ماند
رود باید شد و رفت
دشت باید شد و خواند.”
در ضمن بگم که خودم هنوز نتونستم سنگ بشم. فعلا فقط تونستم یه ستاره حلبی جلو قلبم آویزون کنم. حداقل فایده اش اینه که بقیه دیگه مجبور نیستن مراعات حالمو بکنن.
ولی بعد از همه این حرفا می گم: “خودت باش.”
اینو آیدین در ساعت ۱۵:۱۳ نوشت.