مشغولیات

زندگى، خود مشغولیتی عظیم است!




شعار هفته

Many subsystems in data communication systems work best with random bit sequences.

K. Sam Shanmugam


 
 
آیدین كبیر در یک نگاه

اسم: آیدین خان
تاریخ تولد: ۱۸ دی ۱۳۶۱
قد: ۱۷۷
وزن: داره می رسه به صد
رنگ چشم: قهوه‌ای تیره
رنگ مو: همون
تماس: ایمیل

اینم یه تیریپ عارفانه، ابلهانه از آیدین كبیر


بالا
 
آرشیو

بالا

نظريات عارفانه،
يادداشتهای ابلهانه

تراوشات ذهنی آیدین كبیر
 

سه‌شنبه، ۱۶ اوت ۲۰۱۱      چه درسی می خونم من…

اینجا یه مقدار بیشتر از قبل فرصت کتاب خوندن و فیلم دیدن داریم. مخصوصا توی خونه قبلی که تلویزیون هم نداشتیم و کلا وقتمون دست خودمون بود.
* چهار فصل سریال The Tudors تموم شد و ارزش دیدنش رو داشت. با وجود این که به هرحال برای بالا بردن جذابیت داستان یه چیزایی عوض شده بود، تا حد خیلی خوبی به اصل وقایع وفادار مونده بود. کلا بازی ها و دیالوگ ها و کارگردانی خوب بود و بیننده رو به تعقیب داستان ترغیب می کرد. توصیه می شود.
* چهار فصل The IT Crowd هم تموم شد. شاید به اندازه سیتکام های آمریکایی خنده دار به نظر نیاد، ولی با بخش های عالی هم کم نداره. اگه از دیوونه بازی های گیک ها خوشتون میاد و دنبال تنوع هستین، توصیه می شود.
* “The Decline and Fall of Practically Everybody” رو بالاخره خوندم. ترجمه نجف دریابندری از این کتاب که همون طور که خودش گفته چندان هم به اصل کتاب وفادار نیست، به اسم “چنین کنند بزرگان” چاپ شده که حتما خوندین. من به اندازه کتاب فارسی عاشقش نشدم، هرچند که احتمالا اگه به انگلیسی هم به اندازه فارسی تسلط داشتم اوضاع بهتر بود. ترجمه دریابندری از کتاب بی نظیره. بعضی از شوخی ها حذف شدن و بعضی شوخی ها از طرف مترجم اضافه شدن ولی جنس متن و لحنش، کاملا به متن اصلی وفادار مونده. تعداد زیادی از فصل های کتاب، توی چاپ فارسی وجود ندارن که البته با توجه به محتوای اون فصل ها و محدودیت های چاپ تو ایران قابل درکه. ولی یه چیزی که برام خیلی عجیبه فصل مربوط به “جیووانی ساوونارولا” می شه که تو چاپ های جدیدتر فارسی (اگه اشتباه نکنم از 1381 به بعد) اضافه شده ولی توی متن اصلی وجود نداره. خیلی گشتم، ولی نفهمیدم از کجا اومده و چه جوری به ترجمه فارسی اضافه شده.
* “پنج گنج” هوشنگ گلشیری رو دوباره خوندم. دفعه قبل پیش دانشگاهی بودم و در حالی که کتاب ممنوعه بود و با روزنامه جلد شده بود، از کتابخونه شخصی گلشیری به دستم رسیده بود. سر کلاس های کنکور، زیر میز می خوندم و چیز زیادی از کتاب نصیبم نشد. این دفعه از کتابخونه شهری که زبون مردمش فارسی نیست ولی به کتاب اجازه چاپ داده، خیلی هم قانونی امانت گرفته بودم. سر فرصت می خوندم و سنم بالاتر بود. طبیعتا خیلی هم بیشتر خوشم اومد ازش. فضا، شخصیت، روایت، همه عالی بود. اگه دسترسی داشتین حتما توصیه می شود.
* “نون نوشتن” یادداشت های محمود دولت آبادی رو خوندم. با وجود این که کلا دولت آبادی طولانی تر از حوصله من می نویسه و حتی توی این یادداشت های شخصی هم کاملا مشهود بود، بی پردگی نوشته ها و نزدیک بودنش به خود نویسنده به دلم نشست.

اینو آیدین در ساعت ۱۵:۰۸ نوشت.



پاسخی بنویسید


 

مطالب اخیر

نظرات اخیر

© TGEIK نظریات عارفانه، یادداشتهای ابلهانه 2024 - 2002